باوجود تولید محدود لوله و پروفیل فولادی در کشور، فعالان این صنعت باز هم با معضل تامین مواد اولیه مواجهند زیرا به دلیل نوسان نرخ ارز و شرایط دشوار واردات، هیچ توجیه اقتصادیای برای واردات ورق گرم وجود ندارد و عملا ارز کافی نیز به واردات مواد اولیه تخصیص نمییابد.
تامین ورق گرم در داخل، محدود به سه شرکت فولاد مبارکه اصفهان، فولاد گیلان و نورد و لوله اهواز شده است که ورق تولیدی فولاد مبارکه در تناژ بالا، در تالار صنعتی بورس عرضه میشود و ورق تولیدی شرکتهای نورد و لوله اهواز و فولاد گیلان در تناژ کم، در بازار آزاد به فروش میرسد. عرضه مواد اولیه در بورس کالای ایران، همواره با مشکلاتی برای تامینکنندگان و تولیدکنندگان همراه بوده است که از جمله آنها میتوان به عدممهندسی قیمت، قیمتگذاری غیرکارشناسانه و همچنین ایجاد رقابت بالای ۵۰درصد که منجر به افزایش قیمت نهایی مواد اولیه میشود، اشاره کرد. ما مدتهای طولانی است که پیگیر خروج عرضه ورق از بورس کالای ایران و خرید مستقیم از شرکت فولاد مبارکه مطابق سالیان قبل هستیم اما متاسفانه هنوز به نتیجه مطلوب دست پیدا نکردهایم و بعید است که سیاستگذار با این درخواست موافقت کند.
در این بین شرایط صنعت لوله و پروفیل فولادی را میتوان به باتلاق تشبیه کرد؛ گویی که اگر از دور نگاه کنیم، همه چیز مناسب و وفق مراد به نظر میرسد اما زمانی که به آن نزدیک شده و خود را درگیر آن میکنیم، متوجه عمق فاجعه که ریشه در تصدیگری دولت دارد، میشویم. طبق آمار تا سال ۱۴۰۰، ظرفیت تولید لوله و پروفیل در کشور ۲ میلیون تن برآورد شده؛ در حالی که ظرفیتسازی آن تا سال ۱۴۰۰ حدود پنج میلیون تن بوده است. هماکنون حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ شرکت در زمینه تولید لوله و پروفیل فولادی مشغول فعالیتاند که با توجه به میزان نیاز به این محصولات، رقم بسیار بالایی محسوب میشود. با توجه به تعدد و افزایش چشمگیر تولیدکنندگان لوله و پروفیل، رقابت منفی ایجاد شده شرایط را بیش از پیش دشوار کرده است؛ بر همین اساس ما از طریق سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران تلاش کردهایم وزارت صمت را مجاب به عدمصدور مجوز راهاندازی واحدهای جدید تولید لوله و پروفیل فولادی کنیم اما متاسفانه نتیجه مدنظر حاصل نشده و از آنجا که سیاستگذار اعلام کرده است نمیتواند مانع سرمایهگذاری برای راهاندازی واحدهای جدید شود و با سایر بخشهای مرتبط مانند سندیکا نیز در این زمینه مشورت نمیکنـد، متاسفانه شاهد هدررفت سرمایههای هنگفتی در این زمینه هستیم.
در حال حاضر حدود ۹۹درصد تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی را فعالان بخش خصوصی تشکیل میدهند. رانتی که دولت به اشتباه در برخی صنایع طی یک بازه زمانی کوتاهمدت ایجاد میکند، باعث ایجاد جذابیت مقطعی شده و سرمایهگذاران تصور میکنند که این جذابیت دائمی و در بلندمدت برقرار خواهد بود؛ در حالی که تجربه ثابت کرده که واقعیت چیزی غیر از این است. برای مثال زمانی که دولت به طور مستقیم در قیمتگذاری مواد اولیه موردنیاز تولید محصولات فولادی دخالت میکند، سرمایهگذار حتی اگر مواد اولیه را خریداری و بدون تولید محصول و ایجاد ارزش افزوده نسبت به فروش مستقیم آن اقدام کند، باز هم به سود هنگفتی دست پیدا خواهد کرد. بنابراین در این میان تنها چرخه تولید مختل شده و این تولیدکننده واقعی است که از ایجاد رانت موقتی آن هم در کوتاهمدت بیشترین آسیب را میبیند. لازم به ذکر است شرایطی در صنعت لوله و پروفیل فولادی حاکم شده که برخی محصولات از چرخه تولید خارج شدهاند.
برای مثال با توجه به سلیقه مشتری و کاربردهای متنوع، یوپیویسی و در و پنجره آلومینیومی جایگزین در و پنجره فولادی که طی سالهای گذشته بسیار رایج بود، شده است. از طرفی، هزینههای مرتبط با ساختوساز به قدری طی سالیان اخیر افزایش یافته است که استفاده از در و پنجره آهنی مقرون به صرفه نیست؛ ضمن اینکه متاسفانه فرهنگسازی لازم در زمینه مصرف انواع محصولات بهویژه لوله و پروفیل صورت نپذیرفته است. همچنین میزان مصرف لوله و پروفیل در کشور به دلیل صنعتی نشدن برخی از ساختوسازها و توقف فعالیتهای عمرانی در کشور کاهش یافته است. برای مثال، صادرات لوله و پروفیل ساخت داخل به کشور قطر در راستای ساخت و بهرهبرداری از ورزشگاههای جدید در زمان برگزاری جام جهانی فوتبال افزایش یافت. حال این سوال مطرح است که آیا وزرشگاه جدیدی طی چند سال اخیر در کشور ما به بهرهبرداری رسیده است؟ آیا فرودگاه جدیدی در سطح کشور تجهیز یا راهاندازی شده است؟ در حالت کلی باید اظهار کرد که شرکتهای بزرگ و قدیمی که از تجربه، دانش و تکنولوژی لازم و کافی در این صنعت برخوردارند، به درستی مسیر خود را طی کرده و در حال فعالیت هستند اما شرکتهای جدید که حداقل به یک بازه زمانی سه تا چهار ساله برای ثبات در بازار نیازمندند، نه تنها طی این مدت به سودآوری دست پیدا نمیکنند بلکه عملکرد شرکتهای قدیمی را هم تحتتاثیر قرار داده و در نهایت تعطیل یا ورشکسته میشوند. متاسفانه این دور تسلسل دائما در حال تکرار است و هیچ گوشی هم شنوای این معضلات نبوده و سرمایهگذاریهای جدید در این عرصه نیز هدر میرود؛ این در حالی است که صنایع جدید و نوپای فراوانی در کشور وجود دارد که میتوان نسبت به سرمایهگذاری در آنها و ایجاد ارزش افزوده و جلوگیری از واردات نمونه مشابه خارجی و در نهایت خروج ارز از کشور اقدام کرد. ریل آسانسور و لوله و پروفیل استیل، از جمله محصولاتی هستند که میتوان سرمایهگذاریهای لازم جهت تولید آنها در داخل را انجام داد که متاسفانه هنوز اقدامات کارشناسانه در این زمینه انجام نشده و زمینه سرمایهگذاری آن توسط سیاستگذار که همان دولت است، فراهم نشده است.
به هر حال اگر تغییرات بنیادین و اساسی در فرهنگ مصرف و همچنین بهکارگیری دانش و تکنولوژی روز تولید ایجاد نشود، شرکتهای کوچکمقیاس در آینده نزدیک از عرصه رقابت خارج خواهند شد و عملا تولید لوله و پروفیل فولادی محدود به چند شرکت بزرگ میشود. از طرفی، این شرکتها بیشتر به دنبال سرمایهگذاری در سایر بخشهای زنجیره اعم از گندله، کنسانتره و نورد گرم هستند و بر همین اساس نمیتوان آینده روشنی برای صنعت لوله و پروفیل فولادی متصور شد.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
مسعود محجلامامی / مدیرعامل شرکت صنایع ریختهگری سهند آذرین